-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ز احیای شب دیجور روشن می شود زین جواهر سرمه چشم کور روشن می شود
2 خویش را زیر و زبر کن کز فروغ آفتاب بیشتر ویرانه از معمور روشن می شود
3 از خط شبرنگ می گردد نمایان آن دهن راه این تنگ شکر از مور روشن می شود
4 با دل آزاری نگردد جمع حسن عاقبت ز آتش آخر خانه زنبور روشن می شود
5 با دل سنگین نیم از رحمت حق ناامید کز چراغان نجلی طور روشن می شود
6 شمع بی فانوس می سازد دل ما را سیاه دیده ما از رخ مستور روشن می شود
7 شمع کافوری ندارد سود بر روی مزار صائب از نور عبادت گور روشن می شود