صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

دل به نور شمع نتوان در از صائب تبریزی غزل 1207

غزل 1207 ام از 9863 غزلیات

دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست

1 دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست ساده لوح آن کس که دل بر عمر بی بنیاد بست

2 می شود نام بزرگان از هنرمندان بلند طرف شهرت بیستون از تیشه فرهاد بست

3 رو به هر مطلب که آرد، می زند نقش مراد صفحه رویی که نقش از سیلی استاد بست

4 پرده دار دیده عاشق حجاب او بس است چشم ما را بی سبب آن غمزه جلاد بست

5 ناله کردن در حریم وصل، کافر نعمتی است در بهاران عندلیب ما لب از فریاد بست

6 می تراود حسرت آغوش از آغوش ما زخم را نتوان دهان از شکوه بیداد بست

7 کوه را از جا درآرد شوخی تمثال حسن نقش شیرین را به سنگ خاره چون فرهاد بست؟

8 ناخن تدبیر سر از کار ما بیرون نبرد این رگ پیچیده، دست نشتر فصاد بست

9 روزگار آن سبکرو خوش که مانند شرار تا نظر وا کرد، چشم از عالم ایجاد بست

10 چون توانم زیست ایمن، کز برای کشتنم تیغ از جوهر کمر در بیضه فولاد بست

11 دل دو نیم از درد چون شد، شاهراه آفت است چون توان صائب ره غم بر دل ناشاد بست؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست

شاعر شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست چه کسی است ؟

شاعر شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست صائب تبریزی می باشد.

شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست چیست ؟

قالب شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست غزل است

مضمون اصلی شعر دل به نور شمع نتوان در گذار باد بست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر