از ناله نسیمیش به بستان از صائب تبریزی غزل 6634

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از ناله نسیمیش به بستان نرسیده

1 از ناله نسیمیش به بستان نرسیده از گریه غباریش به دامان نرسیده

2 عشقی نفشرده است به سرپنجه دلش را شهباز به آن کبک خرامان نرسیده

3 این جلوه فروشی، گل آن است که هرگز سرپنجه خاریش به دامان نرسیده

4 رنگش نرسانده است پر و بال پریدن گلچین خزانش به گلستان نرسیده

5 از فیض نگهبانی شرم است که هرگز آسیب به آن سیب زنخدان نرسیده

6 دندان شکن خواهش ارباب هوس باش تا میوه باغ تو به دندان نرسیده

7 ای آه زلیخا سر راهی به صبا گیر چندان که به نزدیکی کنعان نرسیده

8 زنهار به جیب کفن من بگذارید طومار شکایت که به پایان نرسیده

9 در غنچگیش گوشه دستار رباید هرگز گل این باغ به دامان نرسیده

10 صائب دو سه روزی بخور از طرف عذارش تا از طرف شرم نگهبان نرسیده

عکس نوشته
کامنت
comment