- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حسن بی پروا به فرمان هوس باشد چرا؟ برق عالمسوز در زنجیر خس باشد چرا
2 باده پر زور، کار سنگ با مینا کند مست را اندیشه از بند عسس باشد چرا
3 تا هوا ابر و چمن پر گل بود، از زهد خشک آدمی در چار دیوار قفس باشد چرا
4 دامن غواص پر گوهر شد از پاس نفس اینقدر غافل کس از پاس نفس باشد چرا
5 تا به خاموشی توان سنگ نشان گشتن، کسی در قطار هرزه نالان چون جرس باشد چرا
6 تا کسی دریا تواند گشتن از ترک هوا چون حباب پوچ در بند نفس باشد چرا
7 آن که کوه قاف چون عنقا بود یک لقمه اش بر سر خوان ها طفیلی چون مگس باشد چرا
8 این جواب آن غزل صائب که می گوید حکیم تا نفس باشد، کسی بی همنفس باشد چرا؟