-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فیض نسیم صبح بود با فغان من بر شاخ گل گران نبود آشیان من
2 ریگ روان بادیه بی نشانیم سرگشتگی است راهبر کاروان من
3 چون برق، منتهای نفس منزل من است بیچاره رهروی که شود همعنان من
4 دستش ز تیر زودتر افتد به خاک راه آن ساده دل که زور زند بر کمان من
5 چون دانه سپند، بر آتش نشسته است مهر خموشی از لب آتش بیان من
6 مشنو ز من دروغ که از راست خانگی پیچیده نیست جوهر تیغ زبان من
7 انصاف نیست مانع نظارگی شدن کز جوش گل شکست در بوستان من
8 بستم به خاک نقش و همان میل می کشد در چشم دشمنان، قلم استخوان من
9 صائب ز بس مراد که در خاک کرده ام خاک مراد خلق شده است آستان من