1 ز وعده های دروغش دل اضطراب ندارد سر کمند فریب مرا سراب ندارد
2 هلاک حسن خداداد او شوم که سراپا چو شعر حافظ شیراز انتخاب ندارد
3 حدیث تنگ شکر بادهان یار مگویید که تنگ حوصله یک حرف تلخ تاب ندارد
4 در آن محیط که من می روم چو موج سراسر سپهر ظرف تماشای یک حباب ندارد
5 شکسته خار به چشمم ز بدگمانی غیرت که از خیال که چشم ستاره خواب ندارد
6 کدام راهرو اینجا دم از ثبات قدم زد که هم ز نقش قدم پای در رکاب ندارد
7 به نازبالش گل تکیه کرده قطره شبنم خبر ز داغ مکافات آفتاب ندارد
8 دلت ز جهل مرکب سیه شده است وگرنه کدام خشت که در سینه صد کتاب ندارد
9 شدهست بسته چنان راه فیض بر دل صائب که از خدنگ تو امید فتح باب ندارد