- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز برگریز، دل بی قرار ازان داری که غافلی ز بهاری که در خزان داری
2 برآوری ز گریبان رستگاری سر اگر ز دامن شبها خط امان داری
3 جوی غم تو ندارد جهان بی پروا چرا تو بیهده چندین غم جهان داری؟
4 سپهر سایه جان بلند پایه توست چرا ز سایه حذر همچو کودکان داری؟
5 مکن به مشورت نفس زن صفت کاری اگر ز مردی و مردانگی نشان داری
6 سفینه ای به کف آر از شکست خود چون موج درین محیط اگر رغبت کران داری
7 زبان شکر تو چون سبزه در ته سنگ است ولی به وقت شکایت دو صد زبان داری
8 ز کیمیای قناعت نگشت چشم تو سیر عبث غنا طمع از نعمت جهان داری
9 برات رزق تو بر آسمان نوشته خدای عبث توقع رزق از زمینیان داری
10 ز آستانه دل پا برون منه صائب اگر هوای تماشای لامکان داری