1 از بدگهری می شکند گوهر رز را در دل چه گره هاست ز زاهد بر رز را
2 حاشا که گذارد کرم ساقی کوثر در گلشن فردوس ملامتگر رز را
3 یک دانه انگور به زاهد مچشانید حیف است فکندن به وبال اختر رز را
4 ای شیشه می چند دهن بسته نشینی؟ با جام بکن عقد روان دختر رز را
5 صائب اگر از نشأه می چشم دهی آب از آب گهر سبز نمایی سر رز را
دیدگاهها **