1 از مزار اهل حق جز دولت عقبی مخواه زینهار از ترک دنیا کردگان دنیا مخواه
2 آبرو چون جمع شد دریای گوهر می شود حفظ آب روی خود کن گوهر از دریا مخواه
3 نیش منت را به زهر جانگزا پرورده اند صبر کن بر زخم خار و سوزن از عیسی مخواه
4 صورت دیباست، باشد هر که دربند لباس هوش اگر داری شعور از صورت دیبا مخواه
5 مردم افتاده را استادگان گیرند دست سرفرازی را به غیر از عالم بالا مخواه
6 دل چو روشن گشت صائب می شود روشن حواس از خدای خویش چیزی جز دل بینا مخواه
دیدگاهها **