-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از فروغ لاله آتش زیر پاداردبهار چون گل رعنا خزان رادر قفا دارد بهار
2 باکمال آشنایی می رمد بیگانه وار گوییا بویی ازان نا آشنادارد بهار
3 گوش گل از شبنم غفلت گران گردیده است ورنه در هر پرده ای چندین نوادارد بهار
4 گر چه گوهر می فشاند در کنار خار و خس جبهه ای دایم تر از شرم سخا دارد بهار
5 سبحه دور افکن درین موسم، که سنگ تفرقه است جام پیش آور که چشم رونمادارد بهار
6 خاکیان را از شکر خواب عدم بیدار کرد سرخط جان بخشی از صبح جزا دارد بهار
7 درد و صاف عالم امکان به هم آمیخته است آبها نا صاف باشد تاصفا دارد بهار