از بلند و پست نبود چاره از صائب تبریزی غزل 6737

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از بلند و پست نبود چاره تا گرد رهی

1 از بلند و پست نبود چاره تا گرد رهی گرد هستی برفشان از خود اگر مرد رهی

2 خاکساران می شوند آخر ز مطلب کامیاب دامنی خواهی به دست آورد اگر گرد رهی

3 سختی راه طلب سنگ فسان رهروست رو مگردان از دم شمشیر اگر مرد رهی

4 خواب هیهات است گردد جمع با درد طلب پای خواب آلوده ای تا فارغ از درد رهی

5 کی توانم چشم در دامان منزل گرم کرد؟ این چنین کز سستی کوشش تو دلسرد رهی

6 با تن آسانی به مقصد راه برون مشکل است دور گرد منزلی تا نازپرورد رهی

7 از هدف چون تیغ کج رزق تو خاک تیره است در طلب افتان و خیزان تا تو چون گرد رهی

8 فرد را نتوان پریشان همچو دفتر ساختن جمع چون خورشید کن خود را اگر فرد رهی

9 تیغ عریان می کند کوته زبان خصم را پا مکش صائب به دامن گر هماورد رهی

عکس نوشته
کامنت
comment