از لبش آنها که خود را در از صائب تبریزی غزل 2485

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از لبش آنها که خود را در شراب افکنده اند

1 از لبش آنها که خود را در شراب افکنده اند خویش را از آب حیوان در سراب افکنده اند

2 تا گل رخسار شبنم خیز او را دیده اند عندلیبان مهر گل را بر گلاب افکنده اند

3 سر به معشوق حقیقی می کشد عشق مجاز زین سرپل تشنگان خود را در آب افکنده اند

4 خاکسارانی که راه عشق را طی کرده اند آسمانها را مکرر در رکاب افکنده اند

5 قطره هایی کز سرانجام فسردن آگهند از صدف خود را در آغوش سحاب افکنده اند

6 جز ره باریک دل در دامن دشت وجود تا نظر جولان کند دام سراب افکنده اند

7 هوشیاران می رمند از چشم شیر حادثات میکشان صدره بر این آتش کباب افکنده اند

8 ساده لوحانی که دل بر قصر دولت بسته اند دست خود چون موج بر دوش حباب افکنده اند

9 چون نخیزد شور محشر صائب از گفتارشان؟ اهل معنی کم نمک در چشم خواب افکنده اند؟

عکس نوشته
کامنت
comment