جز آن لبهای میگون دل راچاره از صائب تبریزی غزل 4656

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

جز آن لبهای میگون دل راچاره دیگر

1 جز آن لبهای میگون دل راچاره دیگر نمی چسبد کباب من به آتشپاره دیگر

2 به تسلیم از محیط بیکران جان می توان بردن بجز بیچارگی عاشق ندارد چاره دیگر

3 به یک دیدن سرآمد عمر من چون چشم قربانی خوشا چشمی که دارد فرصت نظاره دیگر

4 اگر از اهل قرآن نیستی باری خمش منشین که دندان بهر ذکر حق بود سی پاره دیگر

5 مراازوادی سر گشتگی دل چون برون آرد؟ چسان رهبر شود آواره را آواره دیگر

6 ربودن همچو موران دانه تاچند از دهان هم؟ چه جویی روزی خودراز روزی خواره دیگر؟

7 مباش از بیکسی غمگین چون گوهر یتیم افتد کند آماده بحر ازهر صدف گهواره دیگر

8 زخامی بر نمی آرد مرا دوزخ، مگر صائب دهم هر پاره دل را به آتشپاره دیگر

9 چنان ازداغ روشن شد دل صد پاره ام صائب که از هر پاره دارم درنظر مه پاره دیگر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر