سوختم بس که به دنبال تمنا از صائب تبریزی غزل 5611

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم

1 سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم مردم از بس که پی آتش سودا رفتم

2 منم آن سیل که صد بار شدم زیر و زبر تا از این وادی خونخوار به دریا رفتم

3 سرمه گردید نفس در جگر سوخته ام تا به کنه دل خود همچو سویدا رفتم

4 می زدم جوش طرب در دل خم چون می ناب به چه تقصیر به پیمانه و مینا رفتم؟

5 عرق سعی به مقصود رسانید مرا بر بساط گهر از آبله پا رفتم

6 این زمان راه به پای دگران می سپرم من که صد بادیه را سلسله بر پا رفتم

7 (جلوه گل نزند راه تماشای مرا من که از کار ز حسن چمن آرا رفتم)

8 (درد عشق است خداداد، و گر نه صد بار من بیچاره به دریوزه دلها رفتم)

عکس نوشته
کامنت
comment