1 می کشداز بی هنر کلفت هنرور بیشتر می خورد دل درتمامی ماه انور بیشتر
2 گنج بیش از اژدها صاحبدلان را می گزد هست از دریا خطر درآب گوهر بیشتر
3 بهره مست از پشیمانی زیاد از زاهدست اشک وآه از خشک دارد هیزم تر بیشتر
4 در نیستان برق عالمسوز طوفان می کند می کند تأثیر صهبا در سبکسر بیشتر
5 می کند سنگ ملامت شور عاشق رازیاد می شود شوریده این دریازلنگربیشتر
6 طفل بدخو هر قدر خون دردل مادر کند می شود از مهربانی شیر مادر بیشتر
7 منت دست حمایت شمع مغرور مرا می کندبی دست وپا از باد صرصربیشتر
8 نیست صائب چشم ظاهر محرم سوز نهان ورنه از پروانه می سوزد سمندر بیشتر