- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در جوش گل شراب ننوشد کسی چرا؟ با رحمت خدای نجوشد کسی چرا؟
2 تا ابر نوبهار پریشان نگشته است چون رعد هر نفس نخروشد کسی چرا؟
3 در موسم بهار، می لاله رنگ را چون لاله کاسه کاسه ننوشد کسی چرا؟
4 گرم است تا ز آتش گل سینه بهار از سنگ همچو چشمه نجوشد کسی چرا؟
5 چون دامن وصال به کوشش گرفته اند چندان که ممکن است نکوشد کسی چرا؟
6 این شیشه ها چو ابر تنک بی طراوتند در پای خم شراب ننوشد کسی چرا؟
7 دریا ز موج دست ستم چون برآورد پیراهن حباب نپوشد کسی چرا؟
8 چون خوردنی است کاسه زهری که قسمت است با جبهه گشاده ننوشد کسی چرا؟
9 یاقوت یافت در جگر سنگ آب و رنگ دیگر برای رزق بکوشد کسی چرا؟
10 غافل مشو ز حق به امید قبول خلق یوسف به سیم قلب فروشد کسی چرا؟
11 صائب به شکر سینه گرمی که داده اند چون گل به خار، گرم نجوشد کسی چرا؟