- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زمژگان که ناخن در فضای سینه می بارد؟ که خون چون نافه ام از خرقه پشمینه می بارد
2 بود یک شمه از ناسازی گردون به میخواران که ابر بی مروت در شب آدینه می بارد
3 به شیران طعمه از پهلوی خود گردون دهد، اما اگر گاوی دهن را وا کند لوزینه می بارد
4 چراغ مهر از تردستی شبنم نمی میرد عبث ابرتر مژگان به داغ سینه می بارد
5 اگر لب تشنه فیضی اثر بگذار در عالم که بر خاک سکندر نور از آیینه می بارد
6 زرشک طبع گوهربار صائب بس که تب دارد گهر همچون عرق از چهره گنجینه می بارد