- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دمید صبح، هوای شراب باید کرد سری برون ز گریبان خواب باید کرد
2 ز هر نسیم نگردد چو غنچه خندان دل نفس ز سینه صبح انتخاب باید کرد
3 برای کسب هوا، گرچه یک نفس باشد سری ز بحر برون چون حباب باید کرد
4 ز باده شفقی، رنگ ماهتابی را جهان فروزتر از آفتاب باید کرد
5 چو گل گلاب شود ایمن از خزان گردد به آه گرم دل خویش آب باید کرد
6 میان شبنم و گل نیست پرده ای در کار چرا ز چشم تر ما حجاب باید کرد؟
7 به آه سرد شود هرچه صرف چون دم صبح ز عمر خویش همان را حساب باید کرد
8 چو مو سفید شد استادگی گرانجانی است سفر به روشنی ماهتاب باید کرد
9 چو نافه صائب اگر خون کنند در جگرت به کیمیای رضا مشک ناب باید کرد