- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشا کسی که به دامان خود قدم شکند تمام دست شود خویش را بهم شکند
2 به شیشه خانه دلهای ما جه خواهد کرد بتی که بال و پر طایر حرم شکند
3 مدار دست ز دامان آه روز مصاف که قلب دشمن خونخوار این علم شکند
4 همیشه خنده کبک است در دهان کسی که پای خویش به دامان کوه بهم شکند
5 نیم ز اهل شکایت ولیک می ترسم که زور باده سبوی مرا بهم شکند
6 کمال مردی ومردانگی است خودشکنی ببوس دست کسی را که این صنم شکند
7 مدار نامه توقع ازان شکسته دلی که در نوشتن یک حرف صد قلم شکند
8 به خاکساری ما می برند شاهان رشک که دیده است سفالی که جام جم شکند
9 شکست جوهر صاحبدلان نسازد کم به پشت کار کند تیغ را چو دم شکند
10 کجاست سالک از خود گذشته ای صائب که دامنی به میان در ره عدم شکند