معشوق در برابر و مهتاب از صائب تبریزی غزل 4730

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

معشوق در برابر و مهتاب درنظر

1 معشوق در برابر و مهتاب درنظر آید دگر چگونه مرا خواب درنظر

2 از روی آتشین تودل آب می شود گردد زآفتاب اگر آب درنظر

3 در حلقه های زلف تو هررشته رابود چون تار سبحه صد دل بیتاب درنظر

4 آن را که نیست نور بصیرت نقابدار باشد بیاض چشم ،شکرخواب درنظر

5 در آتشم ز حسن گلو سوزتشنگی تیغ برهنه است مراآب درنظر

6 تا بوریای فقر مرا خوابگاه گشت شد خارپشت بسترسنجاب درنظر

7 این بیخودی که دولت بیدارنام اوست آید مرا چو چشم گرانخواب درنظر

8 ازوحشت است ماهی رم خورده مرا هرموج ازین محیط چو قلاب درنظر

9 صائب دل مراست درآن زلف تابدار ازلعل او همیشه لب آب درنظر

عکس نوشته
کامنت
comment