- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هنرور را هنر گرد غم از دل برنمی دارد که پروای لب خشک صدف گوهر نمی دارد
2 دلیل جوهر ذاتی است دلجویی ضعیفان را که هر تیغی که باشد کند، سوزن بر نمی دارد
3 اگر خواهی دل روشن به آه گرم زور آور که این آیینه غیر از آه، روشنگر نمی دارد
4 برآ از خویشتن گر شهپر پرواز می خواهی که تا در بیضه باشد مرغ بال و پر نمی دارد
5 زنقش آرزو ساده است لوح سینه عاشق که چون آیینه گردد صیقلی جوهر نمی دارد
6 لب میگون او را نیل چشم زخم باشد خط وگرنه آتش یاقوت خاکستر نمی دارد