صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

عارف به اختیار خود از از صائب تبریزی غزل 1961

غزل 1961 ام از 9863 غزلیات

عارف به اختیار خود از سر گذشته است

1 عارف به اختیار خود از سر گذشته است این رشته ناگسسته ز گوهر گذشته است

2 از ترکتاز حادثه، صحرای سینه ام کشتی است بی حصار که لشکر گذشته است

3 گردن مکش ز تیغ شهادت که این زلال از جویبار ساقی کوثر گذشته است

4 یک دل به جان رساند من دردمند را از بار دل چها به صنوبر گذشته است

5 فریاد می کند خط و خالت که کلک صنع بر صفحه رخ تو مکرر گذشته است

6 دل با صفا ز علم و هنر صلح کرده است آیینه من از سر جوهر گذشته است

7 آسوده باش ای فلک از انتقام ما کاین شیر از شکاری لاغر گذشته است

8 فرداست استخوان تنش توتیا شده است بر روی خاک هر که بلنگر گذشته است

9 تکرار را به طوطی نوحرف داده است صائب ز گفتگوی مکرر گذشته است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است

شاعر شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است چه کسی است ؟

شاعر شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است صائب تبریزی می باشد.

شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است چیست ؟

قالب شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است غزل است

مضمون اصلی شعر عارف به اختیار خود از سر گذشته است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر