-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر چه زیر تیغ لنگردار مسکن داشتم پای چون کوه از گرانسنگی به دامن داشتم
2 نیل چشم زخم شد سودای مجنون مرا جای هر سنگی که از اطفال بر تن داشتم
3 ذوق دلتنگی گریبانگیر شد چون غنچه ام ورنه برگ عیش چون گل من به دامن داشتم
4 کاسه دریوزه از روزن نبردم پیش ماه خانه خود را ز برق آه روشن داشتم
5 بیخبر نگذشتم از پایی که زخم خار داشت چشم در دنبال دایم همچو سوزن داشتم
6 تا چو ماهی بر کنار افتادم از بحر عدم داغ حسرت گشت هر فلسی که بر تن داشتم
7 قامت خم برنیاورد از گرانخوابی مرا پشت خود بر کوه چون سنگ از فلاخن داشتم
8 برگ کاهی قسمت مور حریص من نشد از عزیزانی که من امید خرمن داشتم
9 سرو را آزادیم در پیچ و تاب رشک داشت گرچه طوق بندگی صائب به گردن داشتم