بکنج مطبخ تاریک، تابه از پروین اعتصامی قطعه 83
1. بکنج مطبخ تاریک، تابه گفت به دیگ
که از ملال نمردی، چه خیره سر بودی
1. بکنج مطبخ تاریک، تابه گفت به دیگ
که از ملال نمردی، چه خیره سر بودی
1. شاهدی گفت بشمعی کامشب
در و دیوار، مزین کردم
1. شباهنگام، کاین فیروزه گلشن
ز انوار کواکب، گشت روشن
1. چو رنگ از رخ روز، پرواز کرد
شباویز، نالیدن آغاز کرد
1. نیکنامی نباشد، از ره عجب
خنگ آز و هوس همی راندن
1. روز شکار، پیرزنی با قباد گفت
کاز آتش فساد تو، جز دود و آه نیست
1. با بنفشه، لاله گفت ای بیخبر
طرف گلشن را منظم کردهاند
1. بزندان تاریک، در بند سخت
بخود گفت زندانی تیرهبخت
1. نارونی بود به هندوستان
زاغچهای داشت در آن آشیان
1. برزگری پند به فرزند داد
کای پسر، این پیشه پس از من تراست
1. غنچهای گفت به پژمرده گلی
که ز ایام، دلت زود آزرد
1. شنیدم بود در دامان راغی
کهن برزیگری را، تازه باغی