19 اثر از مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار پروین اعتصامی / دیوان اشعار پروین اعتصامی / مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار

مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار پروین اعتصامی

1 بزرگی داد یک درهم گدا را که هنگام دعا یاد آر ما را

2 یکی خندید و گفت این درهم خرد نمی‌ارزید این بیع و شرا را

3 روان پاک را آلوده مپسند حجاب دل مکن روی و ریا را

4 مکن هرگز بطاعت خودنمائی بران زین خانه، نفس خودنما را

1 بغاری تیره، درویشی دمی خفت دران خفتن، باو گنجی چنین گفت

2 که من گنجم، چو خاکم پست مشمار مرا زین خاکدان تیره بردار

3 بس است این انزوا و خاکساری کشیدن رنج و کردن بردباری

4 شکستن خاطری در سینه‌ای تنگ نهادن گوهر و برداشتن سنگ

1 به سر خاک پدر، دخترکی صورت و سینه بناخن میخست

2 که نه پیوند و نه مادر دارم کاش روحم به پدر می‌پیوست

3 گریه‌ام بهر پدر نیست که او مرد و از رنج تهیدستی رست

4 زان کنم گریه که اندریم بخت دام بر هر طرف انداخت گسست

1 دید موری در رهی پیلی سترگ گفت باید بود چون پیلان بزرگ

2 من چنین خرد و نزارم زان سبب که نه روز آسایشی دارم، نه شب

3 بار بردم، کار کردم هر نفس نه گرفتم مزد، نه گفتند بس

4 ره سپردم روزها و ماه‌ها اوفتادم بارها در راه‌ها

1 گفت دیوار قصر پادشهی که بلندی، مرا سزاوار است

2 هر که مانند من سرافرازد پایدار و بلند مقدار است

3 فرخم زان سبب که سایهٔ من جای آسایش جهاندار است

4 نقش بام و درم ز سیم و زر است پرده‌ام از حریر گلنار است

1 به آب روان گفت گل کز تو خواهم که رازی که گویم به بلبل بگوئی

2 پیام ار فرستد، پیامش بیاری بخاک ار درافتد، غبارش بشوئی

3 بگوئی که ما را بود دیده بر ره که فردا بیائی و ما را ببوئی

4 بگفتا به جوی آب رفته نیاید نیابی مرا، گر چه عمری بجوئی

1 ز سری، موی سپیدی روئید خنده‌ها کرد بر او موی سیاه

2 که چرا در صف ما بنشستی تو ز یک راهی و ما از یک راه

3 گفت من با تو عبث ننشستم بنشاندند مرا خواه نخواه

4 گه روئیدن من بود امروز گل تقدیر نروید بیگاه

1 بدامان گلستانی شبانگاه چنین میکرد بلبل راز با ماه

2 که ای امید بخش دوستداران فروغ محفل شب زنده‌داران

3 ز پاکیت، آسمان را فر و پاکی ز انوارت، زمین را تابناکی

4 شبی کز چهره، برقع برگشائی برخسار گل افتد روشنائی

1 نهال تازه رسی گفت با درختی خشک که از چه روی، ترا هیچ برگ و باری نیست

2 چرا بدین صفت از آفتاب سوخته‌ای مگر بطرف چمن، آب و آبیاری نیست

3 شکوفه‌های من از روشنی چو خورشیدند ببرگ و شاخهٔ من، ذرهٔ غباری نیست

4 چرا ندوخت قبای تو، درزی نوروز چرا بگوش تو، از ژاله گوشواری نیست

1 در دست بانوئی، به نخی گفت سوزنی کای هرزه‌گرد بی سر و بی پا چه می‌کنی

2 ما میرویم تا که بدوزیم پاره‌ای هر جا که میرسیم، تو با ما چه می‌کنی

3 خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم بنگر به روز تجربه تنها چه می‌کنی

4 هر پارگی به همت من میشود درست پنهان چنین حکایت پیدا چه می‌کنی

آثار پروین اعتصامی

19 اثر از مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات، تمثیلات و مقطعات در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی