14 اثر از جام جم اوحدی مراغه‌ای در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جام جم اوحدی مراغه‌ای شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار اوحدی مراغه‌ای / جام جم اوحدی مراغه‌ای

جام جم اوحدی مراغه‌ای

1 شرم دار، ای پدر، ز فرزندان ناپسندیده هیچ مپسند آن

2 با پسر قول زشت و فحش مگوی تا نگردد لئیم و فاحشه گوی

3 تو بدارش به گفتها آزرم تا بدارد ز کرده‌های تو شرم

4 بچهٔ خویش را به ناز مدار نظرش هم ز کار باز مدار

1 آب کارت مبر، که گردی پیر کار این آب را تو سهل مگیر

2 بهترین میوه‌ای ز باغ تو اوست راستی روغن چراغ تو اوست

3 او نماند چراغ تیره شود خاطرت کند و چشم خیره شود

4 به فریب دل خیال انگیز هر دمش در فضای فرج مریز

1 حکمت از فکر راست‌بین باشد در مراعات سر دین باشد

2 نظر اندر صفات حق کردن به دل اثبات ذات حق کردن

3 سخنی کان به دل فرو ناید دان که از حکمتی نکو ناید

4 تا نخوانی حکیم دو نان را گر چه دانند علم یونان را

1 بود در روم پیش ازین سر و کار صاحبی نان ده و فتوت یار

2 لنگری باز کرده چون کشتی پر ز سنگ و ز آلت کشتی

3 در لنگر نهاده باز فراخ کرده ریش دراز را به دو شاخ

4 خلق رومش نماز بردندی بچهٔ خود بدو سپردندی

1 چیست مردی؟ ز مردمان بررس مردمی چیست؟ گر بدانی بس

2 مرد را مردمی شعار بود اوست مردم که مردوار بود

3 تا نگردی تو نیز مردم و مرد چارهٔ خویشتن ندانی کرد

4 مردمی چون نبی نداند کس راه مردی علی شناسد و بس

1 چون ندانی ز خود سفر کردن بایدت بر جهان گذر کردن

2 تا ببینی نشان قدرت او با تو گوید زبان قدرت او

3 کای پسر خسروان که می‌بینی اندرین خاکشان به مسکینی

4 همه بیش از تو بوده‌اند به زور اینکه شان میروی تو بر سر گور

1 شاعری چیست؟ بر در دونان خانهٔ کرد و حکمت یونان

2 به ثناشان دریغ باشد رنج طبع را دادن عذاب و شکنج

3 خفته ممدوح مست با خاتون تو به مدحش ز دیده ریزان خون

4 شب کنی روز و روز در کارش در نویسی به درج طومارش

1 طلبت چون درست باشد و راست خود در اول قدم مراد تراست

2 حق چو خواهد که بنده راه برد از بدیهایش در پناه برد

3 بنده توفیق را چو اهل شود گر چه سختست کار، سهل شود

4 اولین پایهٔ ارادت تو ترک خوی به دست و عادت تو

1 مخلصانی که در مراقبتند در هراس خلاف عاقبتند

2 لهجهٔ خشم او نداند کس مخلصان راست این هدایت و بس

3 هر کرا میکشد به خنجر خشم اول او را زبان ببندد و چشم

4 روی مجرم بپوشد او به وفا تیغ قهرش در آورد ز قفا

1 شکر کن، تا شکر مذاق شوی نام کفران مبر، که عاق شوی

2 غایت شکر چیست؟ دانستن حق یک شکر نا توانستن

3 شکر ما گر رسد به هفت اورنگ پیش انعام او نیارد سنگ

4 نعمتش را سپاسداری کن زو زیادت بخواه و زاری کن

آثار اوحدی مراغه‌ای

14 اثر از جام جم اوحدی مراغه‌ای در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جام جم اوحدی مراغه‌ای شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی