14 اثر از جام جم اوحدی مراغه‌ای در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جام جم اوحدی مراغه‌ای شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار اوحدی مراغه‌ای / جام جم اوحدی مراغه‌ای

جام جم اوحدی مراغه‌ای

1 ای پدر، خود پز این سرشتهٔ تو تو بهی باغبان کشتهٔ تو

2 حارس بوستان در خانه سر خر به، که پای بیگانه

3 هم به علم خودش بده پندی که نداری جزین پس افگندی

4 باغ بین را چه غم که شاخ شکست؟ باغبان راست غصه‌ای گر هست

1 پر مذبذب مباش و سر گردان که ثباتست سیرت مردان

2 خویشتن دار و راست باش و امین کز یسار تو ناظرند و یمین

3 قدم اندر زمین منه جز رست کاسمان را نظر به جانب تست

4 کوش تا بی‌حضور دم نزنی بر زمین خدا قدم نزنی

1 چو به کسب علوم داری میل از همه لذتی فرو چین ذیل

2 تن به دود چراغ و بیخوابی ننهادی، هنر کجا یابی؟

3 از پی علم دین بباید رفت اگرت تا به چین بباید رفت

4 علم بهر کمال باید خواند نه به سودای مال باید خواند

1 خنک آن پردلان دین پرور دل بدین صرف کرده، جان بر سر

2 همه نزدیک خلق و دور از خویش به توکل نشسته سر در پیش

3 خون خود بهر دین فدا کرده پس به دانستها ندا کرده

4 چشم بی‌خوابشان بر آن رخ زرد کرده از اشک مردمک را مرد

1 کوش تا تکیه بر قضا ندهی به فریب عمل رضا ندهی

2 زانکه چون خواجه مبتلا گردد پر بود کان قضا بلا گردد

3 چون دو کس رفع حال خویش کنند پیشت اثبات مال خویش کنند

4 به یکی میل بی‌گواه مکن جز به یک چشمشان نگاه مکن

1 خلق را چون نظر به صورت بود وطن و منزلی ضرورت بود

2 چون شود منزل و وطن معمور بی‌زن و خادمی نگیرد نور

3 تا اگر بگذرد ازین چندی هم بماند ز هر دو فرزندی

4 که نگهدارد آن در خانه نگذارد به دست بیگانه

1 چند باشی به این و آن نگران؟ پند گیر از گذشتن دگران

2 واعظت مرگ هم نشینان بس اوستادت فراق اینان بس

3 گر دلت را ز مرگ یاد شود کی به این ساز و برگ شاد شود

4 فرصت خویشتن چو کردی فوت هم تو بر خویشتن بخوان «الموت»

1 راستی کن، که راستان رستند در جهان راستان قوی دستند

2 راستگاران بلندنام شوند کج‌روان نیم پخته خام شوند

3 یوسف از راستی رسید به تخت راستی کن، که راست گردد بخت

4 گر بدی دامنش گرفت چه باک؟ چکند دست بد به دامن پاک؟

1 تا ندانی که کیست همسایه به عمارت تلف مکن مایه

2 مردمی آزموده باید و راد که به نزدیکشان نهی بنیاد

3 خانه در کوی بختیاران کن دوستی با لطیف کاران کن

4 حق همسایگان بزرگ شمار باطلی گر کنند یاد میار

1 دوستی را یگانه شو با دوست از صفا چون دو مغز در یک پوست

2 دوستی کز برای دین نبود دل بر آن دوستی امین نبود

3 تا میان دو دوست فرقی هست هم‌چنان در میانه زرقی هست

4 اندرین کار یار باید، یار چونکه بی‌یار بر نیاید کار

آثار اوحدی مراغه‌ای

14 اثر از جام جم اوحدی مراغه‌ای در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جام جم اوحدی مراغه‌ای شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی