در راه حقیقتی مجازی از اوحدالدین کرمانی رباعی 37
1. در راه حقیقتی مجازی شاید
وین رقص و سماع ما به بازی شاید
1. در راه حقیقتی مجازی شاید
وین رقص و سماع ما به بازی شاید
1. بدبخت کسی بود که خدمت نکند
بر نفس ضعیف خویش رحمت نکند
1. دل وقت سماع بوی دلدار برد
حالت به سراپردهٔ اسرار برد
1. هرگه که مرا سوی تو آهنگ بود
آنجا چه ثبات و عقل و فرهنگ بود
1. جنبیدن درویش مجازی نبود
جز بی طمعی و بی نیازی نبود
1. در مجمع عشق او صلایی باید
وین درد مرا ازو دوایی باید
1. ای دل به طبیعت نفسی یکتا شو
وانگه به نظاره ای تو بر بالا شو
1. بوی دم جان از دم نی می شنوم
از صحبت بی نکتهٔ وی می شنوم
1. ای دل تو ز نی نالَه و افغان بشنو
در هفت نوا رموز پنهان بشنو
1. بی روی تو دل کیست چه کار آید ازو
جز ناله که هر دمی هزار آید ازو
1. بوی دم عشق از نفس نی بشنو
وانگه صفت عالم لاشی بشنو
1. بشنو که نی اسرار نهان می گوید
سوزی که بود درون جان می گوید