تو صورت و معنی از اوحدالدین کرمانی رباعی 217
1. تو صورت و معنی به حقیقت بشناس
تا از ره شک نمانی اندر وسواس
...
1. تو صورت و معنی به حقیقت بشناس
تا از ره شک نمانی اندر وسواس
...
1. بیهوده مدام در تک و تاز ممان
پیوسته اسیر شهوت و آز ممان
...
1. در صورت خوب دید باید معنی
کز صورت زشت خوب ناید معنی
...
1. آن چیست که در چشم دل آید معنی
وآن چیست کزو طرب فزاید معنی
...
1. از مادر معنی چو نزاید معنی
ناچار به صورتی بزاید معنی
...
1. زان می نگرم به چشم سر در صورت
کز عالم معنی است اثر در صورت
...
1. العمر مضی وفاتنی المطلوبُ
لَا القلبُ اطاعنی و لا المحبوبُ
...
1. القلب الی لقایکم یَرتاحُ
یفدی لکم القلوبُ و الارواحُ
...
1. یا حاسب هل تعلم ماذا تَصنَع
ترجو و ترومُ ما لمثلک یُمنع
...
1. هرگز نرود مهر تو پاک از دل من
گر نیز شود زیر زمین منزل من
...
1. سودای تو را خود سر و سامانی نیست
وین حادثه را پدید پایانی نیست
...
1. زان روز که چشم من به رویت نگریست
نگذشت شبی که از غمت خون نگریست
...