نارفته ره صدق از اوحدالدین کرمانی رباعی 217
1. نارفته ره صدق و صفا گامی چند
پوشیده مرقّعی ازین خامی چند
...
1. نارفته ره صدق و صفا گامی چند
پوشیده مرقّعی ازین خامی چند
...
1. هرگه که ببینی دو سه سرگردان را
عیب ره مردان نتوان کرد آن را
...
1. هر مرد که با فراغتش سامان است
هر چند که مفلسی بود سلطان است
...
1. اکنون که تو را امید آزادی خاست
مشغول شدن به دیگری سخت خطاست
...
1. اسباب وجود دم به دم تشویش است
تا با تو توی است بر ارم تشویش است
...
1. ناجنسان را تو محرم راز مکن
جز خدمت محرمان تو دمساز مکن
...
1. اسرار که سخت است سخن سست مگو
نی کم کن و آنک عقل واجُست مگو
...
1. آیات کتاب حق همی خوان و مپرس
واین ناقهٔ پی بریده می ران و مپرس
...
1. دردا که درین سوز و گدازم کس نیست
همراه درین راه درازم کس نیست
...
1. از عمر نصیب جاودانی برگیر
سرمایهٔ حاصل جوانی برگیر
...
1. آن را که طریق نیکبختی باید
گوش و دل و دیده هر سه را بگشاید
...
1. غافل منشین که این زمانی است عزیز
هر دم که برآید از تو جانی است عزیز
...