در ذات مقدّست کسی از اوحدالدین کرمانی رباعی 25
1. در ذات مقدّست کسی را ره نیست
وزعین کمال تو کسی آگه نیست
...
1. در ذات مقدّست کسی را ره نیست
وزعین کمال تو کسی آگه نیست
...
1. زنهار تو ای دل زخدا آگه باش
چندانک تو را جهد بود در ره باش
...
1. لا همچو نهنگ در کمین است ببین
الّا چو خزینه در یقین است ببین
...
1. مسکین دل من به وصل والا نرسید
از شیب وجود خود به بالا نرسید
...
1. چون شخص به نورِ ذکر بینا گردد
موسی صفت او به طور سینا گردد
...
1. تا بتوانی مدام می باش به ذکر
کز ذکر تو را راه نمایند به فکر
...
1. از ذکر شود خانهٔ فکرت معمور
وز ذکر شود دیو و شیاطین زتو دور
...
1. خود را تو قباپوش کن و ذاکر باش
وین جام بقانوش کن و ذاکر باش
...
1. دل آن نفس از معرفت آکنده شود
کز هر چه نه ذکر اوست برکنده شود
...
1. مجنون پریشان توَم دستم گیر
چون می دانی کان توَم دستم گیر
...
1. در کتم عدم چو برگزیدی ما را
در ربقهٔ بندگی کشیدی ما را
...
1. یا رب بپذیر از کرم آوردهٔ ما
بنگر به طریق لطف در کردهٔ ما
...