ای نسخهٔ نامهٔ از اوحدالدین کرمانی رباعی 133
1. ای نسخهٔ نامهٔ الهی که تویی
وای آینهٔ کمال شاهی که تویی
...
1. ای نسخهٔ نامهٔ الهی که تویی
وای آینهٔ کمال شاهی که تویی
...
1. ای گوهر فضل و علم و دریای علوم
از رای تو شد دُرج دو گوهر منظوم
...
1. ای آنکه چو تو شهی زمانه بنزاد
از جملهٔ کفر گشته جانت آزاد
...
1. ای ماه زحسن خلق تو یافته بهر
پر مشک زباد خُلق تو جملهٔ دهر
...
1. او را خواهی از زن و فرزند ببُر
مردانه درآی و خویش و پیوند ببُر
...
1. عشّاق به فضل آشنایان تواند
سرگردانان شکسته پایان تواند
...
1. رزّاق یکی است هر که جز او مرزوق
ایمان این است و آن دگر کفر و فسوق
...
1. اقسمت بمن رجوت ان یدنیکم
انّی معکم بکلّ ما یعنیکم
...
1. تقدیر چو سابق است تعلیم چه سود
جز بندگی و رضا و تسلیم چه سود
...
1. خواهی که خدا هرچ نکو با تو کند
ارواح ملایک همه رو با تو کند
...
1. جز حق حَکَمی که حکم را شاید نیست
شخصی که زحکم او برون آید نیست
...
1. راضی چو نئی بدانچ او با تو کند
آن کن که خوش آیدت چو رو با تو کند
...