19 اثر از مثنویات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار عرفی شیرازی / مثنویات عرفی شیرازی

مثنویات عرفی شیرازی

1 گرامی چهره پرداز معانی چنین زد آستین بر نقش مانی

2 که چون فرزانه فرهاد غم اندیش بلوح سنگ زد نقش دل خویش

3 جهان عار از نگارستان چین کرد فلک صد نوبت آهنگ زمین کرد

4 چنان طوفانی افتاد اندرین فرش که میزد موج شهرت سینه بر عرش

1 دلم در کعبه رو کرد و همت جوید از دل‌ها که خواهد ماندش از پی کعبه‌ها در طی منزل‌ها

2 تو افلاطون ولی اندیشه را چین بر جبین مفکن در آن وادی که جز حیرت ندانی حل مشکل‌ها

3 مثالی گویمت عامی‌صفت بردار از آن نقشی جمال کعبه نتوان دید طی ناکرده منزل‌ها

4 اگر با میر محمل رمزی از دیر مغان گویم جرس بگشاید و ناقوس بربندد به محمل‌ها

1 فارغیم ای عاملان حشر ز احسان شما کشت و کار ما نمی‌گنجد به میزان شما

2 نیست غم ز آلودگی ای سالکان راه عشق دست کوثر می‌فشاند گرد ایوان شما

3 آفتاب ما طلوع از مشرق یثرب نمود فارغیم ای مصریان از ماه کنعان شما

4 رفته‌رفته کار خود می‌ساختم ناپایدار گر بگشتی دستگیرم فیض احسان شما

1 بگاه جلوه از آن تافت روی زیبا را که جان ز شرم نماند درآستین مارا

2 نظر بحال دل آن پر غرور نگشاید که سیر دیده نه بیند متاع یغما را

3 امید مغفرتت بس مرا که هم امروز که می کشند غمت انتقام فردا را

4 باین جمال چو آئی برون به معجز عشق زکام خلق برم لذت تماشا را

1 امید عیش کجا و دل خراب کجا هوای باغ کجا طایر کباب کجا

2 بمی نشاط جوانی بدست نتوان کرد سرور باده کجا نشاه شباب کجا

3 بذوق کلبه رندان کجاست خلوت شیخ حریم کعبه خلوت کجا شراب کجا

4 بلای دیده و دل را زپی شتابانم کسی نگویدم ای خانمان خراب کجا

1 تا بکی مغبچه می نوش و بیار ایمان را تا بکی پیش بری لمعه شادروان را

2 این مزاریست که صد چون تو در او مدفونست که تو امروز بر او طرح کنی ایوان را

3 جمله در کشتی نوح اند حریفان در خواب ورنه هرگز نه نشانید قضا طوفان را

4 بحث بارد و قبول بت ترسا بچه است ورنه از کفر زبونی نبود ایمان را

1 صبح گدا و شام زخورشید روشن است گر قادری به بخش چراغی بشام ما

2 ما را بکام خویش بدید و دلش بسوخت دشمن که هیچگاه مبادا بکام ما

3 در خلوتی که دختررزنیست عیش نیست داغست شیخ شهر زعیش مدام ما

4 در روزگار نیست رسولی که بی حسد درگوش چون توئی برساند پیام ما

1 ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت وینهم قبول کن که بجان دوستدارمت

2 تاراج عافیت نبود کار دوستان وینهم زدوستیست که دشمن شمارمت

3 صدره شکسته دلم از جور هیچگاه نگشوده نقاب که معذور دارمت

4 عرفی ز آه و ناله خموشی دگربیا تا زخمهای سینه بناخن بخارمت

1 منزلگه دلها همه کاشانه عشق است هرجا که دلی گمشده در خانه عشق است

2 ویرانه جاوید بماند دل بی عشق آن دل که شود آباد ویرانه عشق است

3 فرزانه درآید به پری خانه مقصود هرکس که در این بادیه دیوانه عشق است

4 پیمانه زهر فلکم تلخ نسازد این حوصله تلخی کش پیمانه عشق است

1 بخت جم وکاووس عنانش بکف تست پیش آمدن از بخت کشش از طرف تست

2 وصفی نبود کان شرف ذات تو گردد جز بندگی شاه جهان کان شرف تست

3 با ساز و نوا باش ببین تا چه سرودم ای آنکه سنان پای زن و نعره دف تست

4 بشکسته عدو نامه فتح تو نوشتم دولت خبرم داد که فتح از طرف تست

آثار عرفی شیرازی

19 اثر از مثنویات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی