آثار عرفی شیرازی

صفحه 13 از 58
58 اثر از غزلیات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار عرفی شیرازی / غزلیات عرفی شیرازی

غزلیات عرفی شیرازی

1 رسید مژده و قاصد مقیم خرگه ماست که بر گزیده توفیق، جان آگه ماست

2 کسی که چاه ملامت به راه می کندی به ریسمان خود اکنون فتاده در چه ماست

3 ز شیخ شهر شنو درس و علم ما آموز که هر چه رد مشایخ بود موجه ماست

4 خروش و ولوله ی عالمان شهرآشوب گناه حوصله ی تنگ ظرف بی ته ماست

1 دادم به چشم او دل اندوه پیشه را غافل که مست می شکند زود شیشه را

2 ای مدعی بکوش که محکم گرفته است عشق همیشه، دامن حسن همیشه را

3 در بیستون به صورت شیرین نگاه کن تا حسن چون به سنگ فرو برد ریشه را

4 فرهاد را چه ذوق که او با وجود دل در کار زخم سنگ کند زخم تیشه را

1 دلم به قبله ی اسلام مایل افتاده است صنم تراش من از کفر غافل افتاده است

2 مرا معامله در کوچه ایست با مرهم که صد مسیح به یک زخم بسمل افتاده است

3 به دیر می رود ای کعبه رو رهت ، فریاد که مست خوابی و آتش به محمل افتاده است

4 طواف کعبه مبادا که نا امید شوم مدد کنید که جمازه در گل افتاده است

1 درد نایافت ز بی دردی اقبال من است ور نه مقصود من افتاده به دنبال من است

2 با قضا سینه ی من صاف نگردد هرگز شکوه ی من همه از جانب اهمال من است

3 هرگز از محنت ایام نبودم آزاد فتنه همزاد من و حادثه هم سال من است

4 آستینی که دو عالم بت و زنار در اوست گر به معنی نگری نامه ی اعمال من است

1 گلزار حسن تازه ز روی چو ماه اوست گلدسته ی فریب به دست نگاه اوست

2 ماییم و کشت باغ محبت که سر به سر زهر آب داده نیش ملامت گیاه اوست

3 مرغان قدس گرد سرش جوش می زنند این شاخ طوبی است که طرف کلاه اوست

4 آن رهروی به ساده به ترک تعلق است بت سنگ راه و بت شکنی سنگ راه اوست

1 ای پندگو دلم مخراش این فسانه چیست مردم ز غیرت، این سخن مجرمانه چیست

2 نازم به توسن ستم او که هیچ گاه آگه نشد که چاشنی تازیانه چیست

3 گر غمزه ات مراد اسیران نمی دهد حور و ملک شهید درین آستانه چیست

4 طوف حریم کعبه ی دل فیض می دهد ای زایر حرم غزض از طوف خانه چیست

1 کسی که بر اثر مدعای خویشتن است کشیده تیغ ستم در قفای خویشتن است

2 کسی که مایه ی امکان و شأن مطلب دید اگر ملول نشیند به جای خویشتن است

3 چنان ز فیض قناعت به عیش مشغولم که نفس کام طلب در غذای خویشتن است

4 هزار معجزه بنمود عشق و عقل جهول هنوز امت اندیشه های خویشتن است

1 در محبت درد اگر پیچد دوا بسیار هست ریش اگر ناسور شد الماس در بازار هست

2 گر ز لطفم نا امید، امیدوارم در عتاب گر ندارم سبحه بر کف، بر میان زنار هست

3 شستن لوح گنه دستور ابر رحمت است ور نه سیل اشک عذر و آب استغفار هست

4 ای طبیب همت احسانی که در شهر امید نیست درمانی و در هر گام صد بیمار هست

1 سنبلی کو لاله را در بر کشد گیسوی تست لاله ای کو در کنار سنبل آید روی تست

2 آهوی مستی که در بستان حسن است عشوه خیز دمبدم بر عشوه غلتد، نرگس دلجوی تست

3 ساحری کز آستین افشاند افسون ادب آتش اعجاز میرد، غمزه ی جادوی تست

4 مشهدی کانجا مسیح آید به امید هلاک در گمان ناکس شرمنده، گرد کوی تست

1 از بس که در معارضه دیدم مثال‌ها عاجز شدم ز کشمش احتمال‌ها

2 با آن که هیچ مطلب ممکن روا نشد دل خوش نمی‌کنیم مگر از محال‌ها

3 آنجاست برگ عیش که هرسو فشانده‌اند پروانه‌های سوخته پرها و بال‌ها

4 مشغول درد خویش چو مستان عشق باش هم‌درد هم‌نشین عنانی‌ست حال‌ها

آثار عرفی شیرازی

58 اثر از غزلیات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی