گر می نخورده ای ز منت انفعال از عرفی شیرازی غزل 133
1. گر می نخورده ای ز منت انفعال چیست
ای خون شرم ریخته این رنگ آل چیست
1. گر می نخورده ای ز منت انفعال چیست
ای خون شرم ریخته این رنگ آل چیست
1. بیدلی کو از او پرسم دل آواره چیست
از مزاج دل تفاوت تا به سنگ خاره چیست
1. ای پندگو دلم مخراش این فسانه چیست
مردم ز غیرت، این سخن مجرمانه چیست
1. زخم کاویدن بر او الماس بستن کار کیست
رسم غم خواری نکو می داند این غمخوار کیست
1. صومعه دیدم به جز مشتی بروت باد نیست
جز عصای آبنوس و شانه ی شمشاد نیست
1. یک سخن نیست که خاموشی از آن بهتر نیست
نیست علمی که فراموشی از آن بهتر نیست
1. حسنت نیازمند تماشای ناز نیست
اما ز ذوق جلوه ی خود بی نیاز نیست
1. آن فتنه ای که مرا از تو التماس نیست
تا هست او به ملک دلم روشناس نیست
1. اصلاح پریشانی ام اندازه ی کس نیست
اجزای مرا نسبت شیرازه ی کس نیست
1. آن شیوه که غارت گر صد قافله جان نیست
در سلسله ی حسن تواش نام و نشان نیست
1. دلم به زخم توان داد، بی تپیدن نیست
که کشته ی تو نصیبش ز آرمیدن نیست