1 ما کافر عشقیم مسلمان دگرست ما مور ضعیفیم سلیمان دگرست
2 از ما رخ زرد و جامه پاره طلب بازارچه قصب فروشان دگرست
1 در عالم عقل مدخل عشق خوشست جان دادن عاشق بدل عشق خوشست
2 در اول عمر عشق جهلست و جنون در آخر عمر اول عشق خوشست
1 هر چند که اضطراب بیش از پیش است هم صبر صلاح دل بیش اندیش است
2 محروم ز خدمت تو کاری صعبست لیکن چه کنم واقعه ای در پیش است
1 آب دهن و دلت اگر تاریکست روشن کردم ولی سخن باریکست
2 عکسی ز بهشت در جهان آوردند اینک ز نزاری بشنو شاهیکست
1 یاد تو به هر صبوح مفتوح منست در هر نفسی خیال تو روح منست
2 کی جفت شود دل(م) دمی با دگران تا بوی تو در دماغ مجروح منست
1 از اصل نیاز کدیه شاهی منست افلاس گواه بر گواهی منست
2 گر بد کردم من، تو نکو کن آخر نیکویی تو کم ز ملاهی منست
1 جام جم سعد دین نزاری اینست با هم نفسی که دم بر آری اینست
2 ای یار طمع مکن بدین جام لطیف می نوش و خموش باش باری اینست
1 آن کس که ورای کفر و ایمان من اوست مجموعه خاطر پریشان من اوست
2 او را و مرا ز همدگر گر خواهند توان کردن جدا که جانان من اوست
1 مخموری ما ز مستی مستی اوست بی مایی ما و نیستی هستی اوست
2 تعجیل نمی کنیم دانی ز چه؟ زانک در هر سیلی که می رود پستی اوست
1 آنجا که به فال نیست آزردن دوست واجب کند از دوست ستم بردن دوست
2 صبعست ولی به کام دشمن بودن نازیدن دشمن بتر از مردن دوست