29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 مثال این تن خاکی و خاک، آب و حباب است بیار باده که بنیاد روزگار بر آب است

2 خروش ناله ی مرغان زچشم نرگس بستان ببرد خواب و دریغا که خواجه باز بخواب است

3 زبان سوسن پیغام یار گوید و شادم که گوش خلق نه در خورد استماع خطاب است

4 حدیث تلخ نیاید برون از آن لب شیرین عطا برد زتو آنکس که مستحق عتاب است

1 عشق آفت و حسن دلفریب است نه طاقت آن نه زین شکیب است

2 بر درد دلم دوا روا نیست این درد که دارم از طبیب است

3 گیرم که لب از سؤال بستم با دل چه کنم که ناشکیب است

4 یا رب ز کدام دام باشد کاین ناله ببوستان غریب است

1 شمشیر تو چشمه ی حیات است زنجیر تو حلقه ی نجات است

2 هم روی تو خوبتر ز خوبی هم ذات تو برتر از صفات است

3 در دفتر عشق تو دو عالم یک حرف زاولین برات است

4 جز یاد تو هر چه در دل آید شک نیست که مبطل الصلات است

1 رقیب را مگر الفت بپاسبان باقیست که باز نقش سجودش بر آستان باقیست

2 بناتوانیم ای دوست جای رحم نبود که شد اگر چه دلم خون هنوز جان باقیست

3 مشوی روی من ای چشم خونفشان کاین گرد بیادگارم از آن خاک آستان باقیست

4 چه جای گریه بود مغتنم شمار ای چشم غبار ره که ز دنبال کاروان باقیست

1 اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست

2 منظر دوست چرا از نظری اشک فشان نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست

3 روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست

4 یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست

1 جز بر این در سری بسامان نیست دوری از خاک این در آسان نیست

2 وقت آن شد که سینه چاک زنم کاین دل تنگ جای جانان نیست

3 سخره ی دشمنانش باید بود هر که در روی دوست حیران نیست

4 گفته بودم که دل بکس ندهم ای دریغا که دل بفرمان نیست

1 درد ما را نوبت بهبودی است وین غم ما آیت خشنودی است

2 باز گشتستم ز سودای جهان سودما بر کف یکی بی سودی است

3 در فراقت چیست دانی حال دل با همان حالت که با ما بودی است

4 با غم او خوش بود وقت نشاط گر نداند کس که این خشنودی است

1 نوبت عیداست و عید دولت و دین است عید بدوران شهریار قرین است

2 خطبة دولت بنام حامی ملک است شاهد دنیا بکام ناصر دین است

3 دست کرم زاستین سؤال گرای است پای ستم زآستان عقال گزین است

4 صدر قضا آستان رای صوابست دست قدر آستین عزم متین است

1 حاصل انجام جز کشته ی آغاز نیست ناصح مشفق مگر آگه از این راز نیست

2 خویش اگر کینه جوست لازم روی نکوست سرو سر افراز را سر کشی از ناز نیست

3 صحن چمن دیده ام خانه ی صیاد هم شاخ سمن خوشتر از چنگل شهباز نیست

4 عشق مگو آتش از خرمن هستی بسوخت سیل مگوی آب اگر خانه بر انداز نیست

1 نوبت خرمی بستان است عهد سرو و سمن و ریحان است

2 نرگس از خواب مگر دیده گشود که بر آن ژاله گلاب افشان است

3 با صبا نفخه ای از زلف نگار یا شمیمی ز نگارستان است

4 شاد زی شاد کز ابر کرمت دهر گلزار و جهان بستان است

آثار نشاط اصفهانی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی