29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 او میرود ز پیش و من اندر قفای او او فارغ است از من و من مبتلای او

2 مشکین کمند گیسویش افتاده از قفا هر جا دلیست میکشد اندر قفا ی او

3 گفتم که از خطای من افزون چه میشود شرمنده تر شدم چو بدیدم عطای او

1 شاها هلال ماه نو از آفتاب خواه ابروی یار بین وز ساقی شراب خواه

2 هر شب هلال عید ز ابروی یار بین و ندر هلال جام ز می آفتاب خواه

3 چون دست صبحدم دهد اوراق گل بباد گاهی بدست مصحف و گاهی کتاب خواه

4 روز از سماع گفته ی زاهد کنی بشب کفاره از ترانه ی چنگ و رباب خواه

1 دوش آمد ببرم می زده خواب آلوده چهره افروخته، خوی کرده، عتاب آلوده

2 شیشه در دست و قدح بر کف و بگشوده نظر لب شکر شکن آن لعل شراب آلوده

3 گفت ای خفته ی آشفته ز اندوه جهان حیف نبود چو تویی غمزده خواب آلوده

4 قدحی در کش و از دیده ی عفوش بنگر تا ببینی چه گنه های ثواب آلوده

1 توانایی چه جویی، خستگی به بدین تندی مران آهستگی به

2 گرفتاران زلف پر شکن را پریشان حالی واشکستگی به

3 دلا گر مهر پیوستی به یک سو از این سوی دگر بگسستگی به

4 گره مگشا از آن گیسوی پر چین که ما را از گشایش بستگی به

1 بهار و عید مبارک ببخت شاهنشاه پناه دولت ایران قوام دین الاه

2 اساس دولت و ذاتش قیاس جسم و روان نظام ملت و حکمش مثال چشم و نگاه

3 جهان و نعمت او همچو گلستان و سحاب روان و طاعت او همچو بوستان و گیاه

4 زبان روز و شب امروز صبح و شام همی ببخت خسرو عالم ببخت شاهنشاه

1 دیدیم کرانه تا کرانه غیر از تو نبود در میانه

2 هم دست هزار آستینی هم صدر هزار آستانه

3 یک گلبن و سد هزار گلشن یک شاهد و سد هزار خانه

4 شادی زمانه جاودان نیست اندوه تو عیش جاودانه

1 ساقیا برخیز کز پیمانه ای داد دل گیریم از فرزانه ای

2 سنگ طفلان تا بکی بایست خورد آخر ای دل تابکی دیوانه ای

3 زحمتی دارم ز غوغای خرد ای دریغ از ناله ی مستانه ای

4 شیخم از مسجد چه غم بیرون کند هست در بیرون در میخانه ای

1 بیا بصاحب ما بین که تاعیان نگری فضایل ملکی در شمایل بشری

2 بهر چه حسن توان گفت روی اوست قرین زهر چه عیب توان جست خوی اوست بری

3 ببین برویش و کوتاه کن سخن ناصح که بی زبانی خوشتر بود ز بی بصری

4 بگو بشحنه که از ما خبر نجوید باز ببزم ما خبری نیست غیر بی خبری

1 دارد شب نومیدی ما صبح امیدی باد سحری میدهد از غیب نویدی

2 غازی ز پی دشمن و ما را برخ دوست هر لحظه نگاهی و در آن اجر شهیدی

3 از لطف بنالیم و ز بیداد ننالیم کز دوست نداریم بجز دوست امیدی

4 تا نشکنی آگاه نگردی ز دل ما قفلیست که در وی نفتد هیچ کلیدی

1 ز ما گمگشتگان پرسید از آن کوی سراغ تشنگان جویید از جوی

2 میی بی غش، بتی دلکش، دلی خوش لب ساقی، لب ساغر، لب جوی

3 فسونگر نو گلی، جزعی نظر باز زبان دان بلبلی، لعلی سخنگوی

4 دگر از هر چه گویی، لب فروبند دگر از هر چه جویی، دل فروشوی

آثار نشاط اصفهانی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی