29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 کشور دل از جهانی دیگر است این زمین را آسمانی دیگر است

2 ای جهان از راه ما بردار دام طایر ما زآشیانی دیگر است

3 ای فلک از بخت ما بر گیر رخت کوکب ما ز آسمانی دیگر است

4 ما در این راه ایمنیم از رهزنان نقد ما با کاروانی دیگر است

1 بیا که نوبت مستی عشق و شرب مدام است از آتشی نه زآبی که در صراحی و جام است

2 بدان شمایل دلکش اگر ببزم خرامد حدیث ناصح مشفق بیک نگاه تمام است

3 نوید وصل دلم میرسد ز عارض و زلفش که شب مصاحب روز است و صبح در بر شام است

4 بطاق میکده دیدم کتابه ای که: برندان غم و سرور جهان، مهر و کین خلق، حرام است

1 سرتاسر عالم به تن امروز سری نیست کز خاک در شاه جهانش اثری نیست

2 در کار دل غم‌زدگانت نظری نیست یا از من دل‌خسته هنوزت خبری نیست

3 حیرت‌زده می‌دید به حال من و می‌گفت پنداشتم از زلف من آشفته‌تری نیست

4 هر سو که نهی روی سر از خویش بر آری تا نگذری از خویش به سویش گذری نیست

1 هر کرا دل، دلبری را منزل است آنکه بی دلبر بماند بی دل است

2 شاهد از یاران کجا گیرد کنار هر کجا شمعی میان محفل است

3 این جفا و جور مخصوص تو نیست هر که شد سیمین بدن سنگین دل است

4 خواجه پندارد که عیب عاشقان تا نگوید، کس نگوید عاقل است

1 در عشق هیچ مرحله جای درنگ نیست بشتاب زانکه عرصه ی امید تنگ نیست

2 رخ از بلا متاب که مقصود انبیا جز در میان آتش و کام نهنگ نیست

3 طفلان هنوز بی خبرند از جنون ما یا این جنون هنوز سزاوار سنگ نیست

4 با بندگان چه جای عتابست و خشم و کین از ما اگر ملولی حاجت بجنگ نیست

1 قرارگاه جهان بر مدار تقدیر است عجب زخواجه که درگیر و دار تدبیر است

2 اگر بلطف بخوانند کبک صیاد است و گر بقهر برانند باز نخجیر است

3 نه لطف خاصه ی طاعت نه خشم لازم جرم خدای را چه طلسم است این چه تأثیر است

4 زهی کمال کشی ابروان بر چینش که هر طرف نگرد دیده، تیر بر تیر است

1 بهر جا بنگرم بالا و گرپست نبینم در دو عالم جز یکی هست

2 درون خانه و بیرون در اوست هم او خود حلقه بر در زد هم او بست

3 زیک شاخیم اگر شیرین اگر تلخ زیک بزمیم اگر هشیار اگر مست

4 بپایم شاخ گلبن رشته ی دام براهم موج دریا حلقه ی شست

1 زنده بی عشق کسی در همه ی عالم نیست وانکه بی عشق بماند نفسی آدم نیست

2 تا چه باشد بسر پیر خرابات که من بیکی جرعه می اندیشه ام از عالم نیست

3 غم و شادی که بیک لحظه دگرگون گردد چه غم، ار باشد و گر زانکه نباشد غم نیست

4 کفر و دین عقل و جنون دانش و دانایی را آزمودیم درین پرده کسی محرم نیست

1 گر چه ما را پای تا سرجرم و سر تا پا خطاست خواجه دید آنگه خرید، ار عیب ها پوشد رواست

2 آنکه دستم داد اگر دستم بگیرد در خور است آنکه مستم کرد اگر عذرم پذیرد هم سزاست

3 گر بخشم آید حلیم است ار ببخشاید کریم گر بخواند شهریار است ار براند پادشاست

4 بی خطا گیرد که این عدل است و اینش عادل است بی سزا بخشد که این فضل است و اینش اقتضاست

1 حاصل هر دو جهان خوشه ای از خرمن ماست ساحت کون و مکان گوشه ای از مسکن ماست

2 چشم بر بند و به ظلمتکده ی فقر در آی تا ببینی که فروغ فلک از روزن ماست

3 چشمه ی کوثر و آن باغ دلارای بهشت نمی از مشرب ما، نکهتی از گلشن ماست

4 چه اثر بود درین دشت که بی زحمت کشت یک جهان ریزه خور و خوشه بر از خرمن ماست

آثار نشاط اصفهانی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی