29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 گاه کاخ است نه وقت چمن است نوبت خرمی انجمن است

2 از رخ وقامت و تن شاهد بزم نایب سوری و سرو وسمن است

3 لب شیرین خلف نیشکر است تن سیمین بدل نسترن است

4 سیب و بادام اگر نیست چه باک چشم در چشم و ذقن در ذقن است

1 حلقه‌ای خواهم به گوش ای عشق از زنجیر دوست افسری آنگه به سر از گوهر شمشیر دوست

2 زلف خود پرتاب می‌سازد که می‌ترسد مگر برنتابد با دل دیوانه‌ام زنجیر دوست

3 عقل در گنجینهٔ سر لوحی از تدبیر یار عشق در آیینهٔ جان عکسی از تقدیر دوست

4 شمع جان‌افروز خواهد کلبهٔ تاریک ما عشق عالم‌سوز خواهد حسن عالمگیر دوست

1 رخی بغیر رخ دوست در مقابل نیست ولی چه چاره که بیچاره دیده قابل نیست

2 وفا مگر که نکو نیست در زمانه که نیست نکوییی که در این خوی و این شمایل نیست

3 هزار لطف نهانست در تغافل او و گرنه دوست زاحوال دوست غافل نیست

4 دهد گواه به بیهوده گوییش پندم کسی ملامت مجنون کند که عاقل نیست

1 خار از آن باغ بپای دل ماست که گل و گلبن آن از گل ماست

2 چشمه ی خضر درخشید ز دور یا که تیغی بکف قاتل ماست

3 مشکلی نیست که آسان نشود مشکل اینست که خود مشکل ماست

4 آتش افروز بخارش نظریست بی سبب نیست که او مایل ماست

1 بر آستان بنشین گر بخانه راهی نیست کجا روی که جز این آستان پناهی نیست

2 اگر بشهد نوازد و گر بزهر کشد بغیر خوان عطایش حواله گاهی نیست

3 بهر گناهم سد عذر اگر بود شاید مرا که جز کرم دوست عذر خواهی نیست

4 در انتظار شفاعت ستاده خواجه بحشر خجل ز خاک بر آیی گرت گناهی نیست

1 در دلم جلوه نما یا شمری فرسنگ است پیش یک جلوه ی تو عرصه ی عالم تنگ است

2 سنگ بردار که در جام علایق زهر است جام بگذار که در دست حوادث سنگ است

3 پا بسر تا ننهی سر ننهی بر در دوست طی این راه مپندار که با فرهنگ است

4 تا تو بیرون نروی دوست نگنجد بدرون نه همین دیده که دل در خور جاهش تنگ است

1 فرخنده پیکریست که سر در هوای تست فرخنده تر سریست که بر خاکپای تست

2 سودای زاهدان همه شوق بهشت و حور غوغای عارفان همه ذوق لقای تست

3 امروز اگر بباد رود در رهت چه باک فردا که سر زخاک بر آید بپای تست

4 گر خدمتیست از تو بما بار نعمتیست کاری نکرد بنده که گوید برای تست

1 تنها نه من که چشم جهانی بروی تست روی نیاز خلق زهر سو بسوی تست

2 بیچاره آن که از تو بغفلت گذشته است غافلتر آنکه با تو و در جستجوی تست

3 جان میدهم ببوی سر زلف دلفریب کان خود شمیمی از قبل خاک کوی تست

4 هر جا شکفته طلعتی از طرف شاخ تو هر جا کشیده قامتی از فیض جوی تست

1 صبح است و بهار است و گل و نقل و نبید است ساقی قد و شاهد می و نی ناله کشیدست

2 صبح از طرف مشرق و سرو از کنف جوی وان سبزه ی خط زان لب دلجوی دمیدست

3 زاغ از قبل شاخ خزید ست بکنجی وان خال سیه نیز برخ گوشه گزیدست

4 بر روی تو گل دیده و در کوی تو گلبن کاین دست بسر بر زده آن جامه دریدست

1 دلگشا بی یار زندان بلاست هر کجا یار است آنجا دلگشاست

2 صورتی بی حاصل اندر سینه است حاصل معنی دل ما دلرباست

3 درد و درمان را بهم آمیختند درداز درمان جدا کردن خطاست

4 در دیار ما خرد را راه نیست عشق آنجا حاکم و فرمانرواست

آثار نشاط اصفهانی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی