29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 بهار و موکب منصور شه ردیف هم آمد شکست تو به قرین نیز با شکست غم آمد

2 بظاهر ار ستمی شد زدی بباغ، کرم بود که این کرامت گلشن ز فیض آن ستم آمد

3 ز چهره پرده برافکن که عهد جلوه ی گل شد بجام باده در افکن که روز جشن جم آمد

4 مؤذن اینکه نظر میکند بجانب مشرق بگو بطلعت و زلفش ببین که صبحدم آمد

1 عشق از اول رخنه در تن می‌کند خانه روشن خور ز روزن می‌کند

2 آنچنان آشفته‌ام کآشفتگی زلف دلبر وام از من می‌کند

3 تیره‌روزم لیک هرشب چرخ را آهم از یک شعله روشن می‌کند

4 تیغ عشق از مغز جان بگذشت و عقل رشته بی‌حاصل به سوزن می‌کند

1 روزی آخر رخت از پرده عیان خواهم کرد خلق را در تو بحیرت نگران خواهم کرد

2 خاک پایت که بود غالیه ی طره ی حور سرمه ی دیده صاحبنظران خواهم کرد

3 دست در سلسله ی خم بخمت خواهم زد هر چه خواهد دل دیوانه چنان خواهم کرد

4 سر گیسوی تو در دست صبا خواهم داد در و دیوار جهان مشک فشان خواهم کرد

1 غم عالم نبرد ره به دلم که سرشتند به میخانه گلم

2 من چه دارم که ز احسان تو نیست جان اگر بر تو فشانم خجلم

3 دوش دزدیده نگاهی به رخت کردم، آوخ نکنی گر بحلم

4 می‌برم حسرت روی تو به خاک تا چه گل‌ها که بروید ز گلم

1 گر آزرده گر مبتلا می‌پسندد چه خوش‌تر از این کو به ما می‌پسندد

2 هم او دشمنان را عطا می‌فرستد هم او دوستان را بلا می‌پسندد

3 چه دانیم ناخوش کدام است یا خوش خوش است آنچه بر ما خدا می‌پسندد

4 چرا پای کوبم چرا دست یازم مرا خواجه بی‌دست و پا می‌پسندد

1 دیوانه و مست و باده نوشیم پرورده ی دست می فروشیم

2 هم زیور ساعد جنونیم هم ساعد آستین هوشیم

3 هم در صف زاهدان مسجد سجاده نشین و خرقه پوشم

4 هم از پی ساقیان محفل پیمانه کش و سبو بدوشیم

1 چه غم ار نه برگ و باری و نه زاد راه دارم منم آن گدا که عزم در پادشاه دارم

2 نظری برویش امشب نظری بماه دارم که میان ماه و رویش بسی اشتباه دارم

3 من اگر بدم چه باکم که تویی بدین نکویی چه نکوییم از این به که تو نیکخواه دارم

4 برخ از هجوم زلفت نبود مجال دیدن که میان روز روشن دو شب سیاه دارم

1 خدا بر لب ولی دل در هوا غرق خدا را ما نکردیم از هوا فرق

2 ازین تخمی که افشاندیم در دشت نباشد کشت ما جز در خور حرق

3 بریز آبی ز رحمت ورنه ما را در آتش سوخت باید پای تا فرق

4 بما تردامنان منگر خدا را جهانی خشک لب از غرب تا شرق

1 مردود خلق گشتم و گشتم پسند خویش رستم ز بند غیر و فتادم به بند خویش

2 تا چند درد زهر بکامم زجام غیر زین پس من و مذاق خوش از صاف قند خویش

3 ما را بتلخکامی خود ذوق دیگر است چندین مدار پاس لب نوشخند خویش

4 توفان ز دیده آرم و بندم لب از سخن تنگ آمدم ز دعوت نا سودمند خویش

1 هر نفس مجلس ما دوش معطر می‌شد تا کجا ذکری از آن زلف معنبر می‌شد

2 پرتو ماه ز روی تو حکایت می‌کرد ظلمت شب به سر زلف تو رهبر می‌شد

3 شرح الطاف تو آرایش مجلس می‌داد ذکر اوصاف تو پیرایهٔ دفتر می‌شد

4 هر نفس شوق من از یاد تو افزون می‌گشت هر زمان صبر من از روی تو کمتر می‌شد

آثار نشاط اصفهانی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی