آثار نیر تبریزی

صفحه 2 از 15
15 اثر از غزلیات نیر تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات نیر تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار نیر تبریزی / غزلیات نیر تبریزی

غزلیات نیر تبریزی

1 تا دل من ریش و لعل و نمکین است ریش به از مرهم است گر نمک این است

2 خرمن مشگست زلف او مزنش هان شانه که غارتگر صبا بکمین است

3 سر بزن ای ترک ساده هندوی خط را اجر غلامی که سرکشید همین است

4 زاهد اگر آیتی بحسن تو خواهد خط غبار رخت کتاب مبین است

1 از حد گذشت جلوه فروهل نقاب را زین تیره روز تر مپسند آفتاب را

2 معذورمی ایصنم همه گر تندی است وجور مستی و از خطا نشناسی صواب را

3 میگفت دل چو میزدمش بوسه بر دهان باید کشید تلخی این شکر اب را

4 تا شست چشم مست تو تیر و کمان گرفت از چشم فتنه برد تمنای خواب را

1 در کمالت چه دهم داد سخندانی را حد گذشته است از آنصورت انسانی را

2 جرم دل نیست که چشم از تو بگرداند باز اختیاری نبود کشتی طوفانی را

3 پرده بردار که از لطف نیارد دیدن چشم کوته نظران صورت روحانی را

4 با تو همچشمی آهوی ختن عین خطاست سحر پهلو نزند آیت یزدانی را

1 نوش لب یار نیم خند است دوشان دلان بهار قند است

2 عاشق چکند که دل نبازد کان کودک شوخ دلپسند است

3 بی خود زقفای تو نپویم یک گردن و صد هزار بند است

4 جانهای بلب رسیده داند در کشور حسن بوسه چند است

1 بجان دوست که از درمران گدائی را که جز درت نشناسد در سرائی را

2 کدام دل که در او جا کند نصیحت خلق مگر خیال تو خالی گذاشت جائی را

3 بیا بصبر من و عشق خود مشاهده کن حدیث مورچه و سنگ آسیائی را

4 خدا کند که گزندت زچشم بدنرسد بدین صفت که دهی داد خود نمائی را

1 ما را بدر میکده دادند اقامت ایزهد ریائی بروی رو به سلامت

2 با نرگس جادو بدر صومعه بگذر تا پیر خرابات نه لافدز کرامت

3 از کشمکش زلف درازت چه سرایم کاین قصه بپایان نرسد تا بقیامت

4 فرهاد بخواب ار لب شیرین تو بیند با تیشه ناخن بکند کوه ملامت

1 سالها گوشه غم بود دل ریش مرا باز عشق آمد و افکند به تشویش مرا

2 صورت شیخ گرفتم بنظر جلوه نداشت بعنایت نظری ای بچه درویش مرا

3 با کمند سر زلفت همه چشم است بچشم مردم ارنام کند صوفی بدکیش مرا

4 نیمه جانی بستن از من و عذر مپذیر که گمان نیست که مقدی هله زین پیش مرا

1 زلف سرکش بین که پروای پریشانیش نیست میدهد دلها بباد و چین به پیشانیش نیست

2 گشت زارم ای مسلمانان بفریادم رسید چشم کافر دل که بوئی از مسلمانیش نیست

3 عقل رفت ار صبر بر غارت رود نبود شگفت امن معدوم است در ملکی که سلطانیش نیست

4 کشتی ابرو خال کشتیبان و گیسو بادبان دل مسافر حسن دریائی که پایانیش نیست

1 بهای قند چه داند که در جهان چند است کسی که همدم آن پسته شکر خند است

2 بیا که جای تو خالی است در حوالی چشم اگر بگریه من خاطر تو خورسند است

3 زمن بدلبر پرخاشجو که گوید باز بیا که دل بعتاب تو آرزومند است

4 دل اربنوش دهانت طمع برد چه عجب که بنده را همه جا چشم بر خداوند است

1 جنبش کبک بزیبائی رفتار تو نیست پر طاوس بحسن خط رخسار تو نیست

2 شکری نیست که در خنده شیرین توئی نمکی نیست که در لهجه گفتار تو نیست

3 همه افسوس بدلدادن من دارد و من دارم افسوس بر آندل که گرفتار تو نیست

4 گر بگویم که من از مهر تو برخواهم گشت در و دیوار بگویند که اینکار تو نیست

آثار نیر تبریزی

15 اثر از غزلیات نیر تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات نیر تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی