1 بر مخزن غیب باب مفتوح علی است گیتی همه کشتی و در او نوح علیست
2 آنروح که مبدء حیات همه اوست بر قالب آفرینش آنروح علیست
1 چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش زمرۀ خیل اسیران به هزاران تشویش
2 هر یکی نعش شهیدی به بر آورد چو جان کرد با همدم خود شرح پریشانی خویش
3 زان میان زینب دلسوخته با ناله و زار از ستمکاری آن طایفۀ کافرکیش
4 روی بر پای برادر بنهاد از سر شوق گفت کی سینۀ مجروح مرا مرهم ریش
1 ای فرس با تو چه رخ داده که خود باختهای مگر اینگونه که ماتی توشه انداختهای
2 ایهمایون فرس پادشه سدره مقام که چراگاه بهشت است ترا جای خرام
3 نه رکابی ز تو برجاست نه زین و نه لگام مگر ای پیک سبک پا بسر شاه انام
4 تا صیهیل تو همی آمدی ای پیک امید بر همه اهل حرم بود صدای تو نوید
1 ای محرم پردۀ نهان خامۀ راز وی هشته رسل به درگهت روی نیاز
2 موسی مدهوش ان ترانی در طور پیچیده صلای من رآنی بحجاز
1 ای شاه بدرگهت پناه آوردم بر خاک درت روی سیاه آوردم
2 طاعت چو نبود بر بساط کرمت یکعمر بر هوا ره گناه آوردم
1 عج للمسیر و سرفی البیدو القلل ان العلی فی ستون الانیق الذلل
2 خض فی الفلاو اصحبت الاسادفی اجم و اترک مغازله الغزلان للغزل
3 او کان للمرومن عز و مکرمه فی دارولم یهاجر سیدالرسل
4 لم یبق فی الدارممن کنت تعهدهم الا لفیف من الانذال و السفل
1 ای درخور تاج بخشی دست خدا وی هستی تو آئینۀ هست خدا
2 در کونمکان نیست بجز دست تو دست بگشای گره ز کارم ای دست خدا
1 چه سرودیست که اینمرغ خوش الحان آورد مژده باد بهاری بگلستان آورد
2 گو بمرغان زطرب نغمه داود کشید بچمن باد صبا تخت سلیمان آورد
3 دلبرم با لب پرخنده ببالین آمد مژده ایدل که طبیب آمد و درمان آورد
4 لوحش الله نشنیدیم که سروی بچمن بار نسرین و گل و لاله و ریحان آورد
1 روزیکه به پرده جز تو ای تو نبود درخلوت قدس کس بجای تو نبود
2 منظور حق از آینه پردازی صنع جز جلوۀ روی حق نمای تو نبود
1 بر مسند کبریا نه جز جای علی بر دوش نبی سزا نه جز پای علی
2 دادی گوهی خرد بیکتائی او گر ذات نبی نبود همتای علی