ای فرس با تو چه رخ از نیر تبریزی لآلی منظومه 13
1. ای فرس با تو چه رخ داده که خود باختهای
مگر اینگونه که ماتی توشه انداختهای
...
1. ای فرس با تو چه رخ داده که خود باختهای
مگر اینگونه که ماتی توشه انداختهای
...
1. لیک پی اسب چرا بیرخ شاه آمدۀ
پیل بودی تو چرا مات زراه آمدۀ
...
1. چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش
زمرۀ خیل اسیران به هزاران تشویش
...
1. برادر بیتو در چشمم جهان تنگست مینالم
فلک را بیسبب با من سر جنگست مینالم
...
1. اگر صبح قیامت را شبی هست آنشب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لبست امشب
...
1. نادم نئی ز دور خود ای آسمان هنوز
دشمن بگریه آمد و تو سرگران هنوز
...
1. آغشته بخون پیکر شاه مدنی بین
درۀ نجفی رنگ عقیق یمنی بین
...
1. برادر ایمنم با تو در ایندشت
چو نالان بلبلی برطرف گلگشت
...
1. کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم
ز جور شمر دغا یا ز هجر یار بنالم
...
1. چون کاروان دشت بلا ره بشام کرد
صبح امید اهل حرم رو بشام کرد
...
1. ابت المنیته ان تطیش سهامها
قف فی الدیار و ناد این کرامها
...
1. ایختم رسل که بی نظیر آمدهای
از غیب بمقبلان بشیر آمدهای
...