ای دهانت پسته خندان از عمادالدین نسیمی غزل 226
1. ای دهانت پسته خندان من
خاک پایت چشمه حیوان من
...
1. ای دهانت پسته خندان من
خاک پایت چشمه حیوان من
...
1. آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من
ما سوی الله نقطه ای آمد به زیر پای من
...
1. ای در بلا فتاده دل مبتلای من
کس را مباد هیچ بلا چون بلای من
...
1. با چنین حسن آن صنم گر بی حجاب آید برون
آفتاب از برقع و ماه از نقاب آید برون
...
1. گر شبی ماه من از ابر نقاب آید برون
دیگر از شرمش عجب گر آفتاب آید برون
...
1. آن که ماه از شرم رویش بی نقاب آید برون
وز گریبانش سحرگه آفتاب آید برون
...
1. روی خداست ای صنم روی تو، رای من ببین
روی خداست ای صنم روی تو، رای من ببین
...
1. عاقل دانا بیاب آیت سحر مبین
چشم خرد باز کن در رخ یارم ببین
...
1. ای سر زلف شکن بر شکن و چین بر چین
بستد از ملکت روم وز حبش لشکر چین
...
1. ماه اگر خوانم رخت را، نیست مه تابان چنین
سرو اگر گویم قدت را، راستی هست آن چنین
...
1. عشق اگر بازد کسی با روی دلداری چنین
ور سر اندازد کسی در پای عیاری چنین
...
1. ندا آمد به جان از چرخ پروین
که بالا رو چو دزد بسته منشین
...