30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی

1 چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

2 این تیغ نه از بهر ستمگاران کردند انگور نه از بهر نبید است به چرخشت

3 عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت

4 گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت؟»

1 در این مقام اگر می مقام باید کرد بکار خویش نکوتر قیام باید کرد

2 به هرچه خوشترت آید زنامها، تن را به فعل خویش بدان نام نام باید کرد

3 که نام نیکو مرغ است و فعل نیکش دام زفعل خویش بر این مرغ دام باید کرد

4 زخوی نیک و خرد در ره مروت و فضل مر اسپ تن را زین و لگام باید کرد

1 در درج سخن بگشای بر پند غزل را در به دست زهد در بند

2 به آب پند باید شست دل را چو سالت بر گذشت از شست و ز اند

3 چو بردل مرد را از دیو گمره همی بینی فگنده بند بر بند

4 بده پندش که بگشاید سرانجام زبنده بند ملعون دیو را پند

1 ز جور لشکر خرداد و مرداد تواند داد ما را هیچ‌کس داد؟

2 محال است این طمع هیهات هیهات کس دیدی که دادش داد خرداد

3 ز بهر آنکه تا در دامت آرد چو مرغان مر تو را خرداد خور داد

4 کرا خورداد گیتی مرد بایدش ازان آید پس خرداد مرداد

1 جهانا چون دگر شد حال و سانت؟ دگر گشتی چو دیگر شد زمانت!

2 زمانت نیست چیزی جز که حالت چرا حالت شده است از دشمنانت؟

3 چو رخسار شمن پرگرد و زردست همان چون بت ستانی بوستانت

4 عروسی پرنگار و نقش بودی رخ از گلنار و از لاله دهانت

1 ای خردمند نگه کن که جهان برگذر است چشم بیناست همانا اگرت گوش کر است

2 نه همی بینی کاین چرخ کبود از بر ما بسی از مرغ سبک پرتر و پرنده‌تر است؟

3 چون نبینی که یکی زاغ و یکی باز سپید اندر این گنبد گردنده پس یکدگر است؟

4 چون به مردم شود این عالم آباد خراب چون ندانی که دل عالم جسم بشر است؟

1 ای پسر ار عمر تو یک ساعت است ایزد را بر تو درو طاعت است

2 نعمت تخم است وزو شکر بار وین بر و این تخم نه هر ساعت است

3 طاعت اگر اصل همه شکرهاست عمر سر هر شرف و نعمت است

4 گرت همی عمر نیرزد به شکر بر تو به دیوانگیم تهمت است

1 از اهل ملک در این خیمهٔ کبود که بود که ملک ازو نربود این بلند چرخ کبود؟

2 هر آنکه بر طلب مال، عمر مایه گرفت چو روزگار بر آمد نه مایه ماند و نه سود

3 چو عمر سوده شد و، مایه عمر بود تو را تو را ز مال که سوداست، اگر نه سود، چه سود؟

4 فزودگان را فرسوده گیر پاک همه خدای عزوجل نه فزود و نه فرسود

1 ای خوانده کتاب زند و پازند زین خواندن زند تا کی و چند؟

2 دل پر ز فضول و زند برلب زردشت چنین نبشت در زند؟

3 از فعل منافقی و بی‌باک وز قول حکیمی و خردمند

4 از فعل به فضل شو بیفزای وز قول رو اندکی فرو رند

1 بلی، بی‌گمان این جهان چون گیاست جز این مردمان را گمانی خطاست

2 ازیرا که همچون گیا در جهان رونده است همواره بیشی و کاست

3 اگر هرچه بفزاید و کم شود گیا باشد، این پیر گیتی گیاست

4 ولیکن گیا را بباید شناخت ازیرا سخن را درین رویهاست

آثار ناصرخسرو قبادیانی

30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی