30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی

1 کسی پر خانه دشتی دید هرگز نه دیوار و نه در بل پست و موجز؟

2 دو لشکر صف‌زده در خانه‌هاشان پس هر لشکری یکی مجاهز

3 وزیر و شاه و پیلان و سواران ستاده بر طرف‌ها دو مبارز

4 پیاده با سواران جمله بی‌جان وزیر و شاه بی‌فرمان و عاجز

1 ای خداوند این کبود خراس صد هزاران تو را ز بنده سپاس

2 که به آل رسول خویش مرا برهاندی از این رمهٔ نسناس

3 تا متابع بوم رسول تو را نروم بر مراد خویش و قیاس

4 هم مقصر بوم به روز و به شب به سپاست بر آورم انفاس

1 ای بستهٔ خود کرده دل خلق به ناموس ز اندیشه تو را رفته به هر جانب جاسوس

2 اثبات یقین تو به معقول چه سود است، چون نیست یقین نفی گمان تو به محسوس؟

3 تا چند سخن گوئی از حق و حقیقت؟ آب حیوان جوئی در چشمهٔ مطموس!

4 گر رای تو کفر است مکن پیدا ایمان ور جای تو دیر است مزن پنهان ناقوس

1 مرد را خوار چه دارد؟ تن خوش خوارش چون تو را خوار کند چون نکنی خوارش ؟

2 هر که او انده و تیمار تو را کوشد تو بخیره چه خوری انده و تیمارش؟

3 تن همان خاک گران سیه است ار چند شاره زربفت کنی قرطه و شلوارش

4 تن تو خادم این جان گرانمایه است خادم جان گرانمایه همی دارش

1 ای متحیر شده در کار خویش راست بنه بر خط پرگار خویش

2 خرد شکستی به دبوس طمع در طلب تا و مگر تار خویش

3 در طلب آنچه نیامد به دست زیر و زبر کردی کاچار خویش

4 خیره بدادی به پشیز جهان در گران‌مایه و دینار خویش

1 پشتم قوی به فضل خدای است و طاعتش تا دررسم مگر به رسول و شفاعتش

2 پیش خدای نیست شفیعم مگر رسول دارم شفیع پیش رسول آل و عترتش

3 با آل او روم سوی او هیچ باک نیست برگیرم از منافق ناکس شناعتش

4 دین خدای ملک رسول است و، خلق پاک امروز امتان رسولند و رعیتش

1 چه بود این چرخ گردان را که دیگر گشت سامانش؟ به بستان جامهٔ زربفت بدریدند خوبانش

2 منقش جامه‌هاشان را که‌شان پوشید فروردین فرو شست از نگار و نقش ماه مهر و آبانش

3 همانا با خزان گل را به بستان عهد و پیمان بود که پنهان شد چو بدگوهر خزان بشکست پیمانش

4 ز سر بنهاد شاخ گل به باغ آن تاج پر درش به رخ بر بست خورشید آن نقاب خز خلقانش

1 نگذاشت خواهد ایدرش بر رغم او صورت گرش

2 جز خاک هرگز کی خورد آن را که خاک آمد خورش

3 فرزند این دهر آمده‌است این شخص منکر منظرش

4 چون گربه مر فرزند را می خورد خواهد مادرش

1 صعب‌تر عیب جهان سوی خرد چیست ؟ فناش پیش این عیب سلیم است بلاها و عناش

2 گر خردمند بقا یافتی از سفله جهان همه عیبش هنرستی سوی دانا به بقاش

3 فتنه ز آن است برو عامه که از غفلت و جهل سوی او می به بقا ماند ازیرا که فناش

4 کس جهان را به بقا تهمت بیهوده نکرد که جهان جز به فنا کرد مکافات و جزاش

آثار ناصرخسرو قبادیانی

30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی