بفریفت این زمان از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 128
1. بفریفت این زمان چو آهرمنش
تا همچو موم نرم کند آهنش
...
1. بفریفت این زمان چو آهرمنش
تا همچو موم نرم کند آهنش
...
1. وبال است بر مرد عمر درازش
چو عمر درازش فزود اندر آزش
...
1. هر کس به نسب نیک ندانی و به آلش
بر نسبت او نیست گوا به ز فعالش
...
1. ای خفته همه عمر و شده خیره و مدهوش
وز عمر و جهان بهرهٔ خود کرده فراموش
...
1. جهان را دگرگونه شد کارو بارش
برو مهربان گشت صورت نگارش
...
1. چو شمشیر بایدت بود، ای برادر،
به جای بدی بد به جای خوشی خوش
...
1. این طارم بیقرار ازرق
بربود ز من جمال و رونق
...
1. ای فگنده امل دراز آهنگ
پست منشین که نیست جای درنگ
...
1. گر دگرگون بود حالت پارسال
چونکه دیگر گشت باز امسال حال؟
...
1. ای به سر برده خیره عمر طویل
همه بر قال قال و گفتن قیل
...
1. گنبد پیروزهگون پر ز مشاعل
چند بگشته است گرد این کرهٔ گل؟
...
1. این باز سیه پیسه نگر بیپر و چنگال
کو هیچ نه آرام همی یابد و نه هال
...