30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی

1 فرو مایه چون سیر خورده بباشد همه عیب جوید همه شر کاود

2 فرومایه آن به که بد حال باشد ازیرا سیه سار پی برنتاود

1 کسی که قصد ز عالم به خواب و خور دارد اگر چه چهره‌ش خوب است طبع خر دارد

2 بخر شمارش مشمارش، ای بصیر، بصیر اگرچه او به‌سر اندر چو تو بصر دارد

3 نه هرچه با پر باشد ز مرغ باز بود که موش خوار و غلیواژ نیز پر دارد

4 ز مردم آن بود، ای پور، از این دو پای روان که فعل دهر فریبنده را ز بر دارد

1 نبینی بر درخت این جهان بار مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار

2 درخت این جهان را سوی دانا خردمند است بار و بی‌خرد خار

3 نهان اندر بدان نیکان چنانند که خرما در میان خار بسیار

4 مرا گوئی «اگر دانا و حری به یمگان چون نشینی خوار و بی یار؟»

1 گویمت چگونه شود زنده کو هلاک شود: آب باز آب شود خاک باز خاک شود

2 جانش زی فراز شود تنش زی مغاک شود تن سوی پلید شود پاک باز پاک شود

1 آمد بهار و نوبت صحرا شد وین سال خورده گیتی برنا شد

2 آب چو نیل برکه‌ش میگون شد صحرای سیمگونش خضرا شد

3 وان باد چون درفش دی و بهمن خوش چون بخار عود مطرا شد

4 بیچاره مشک بید شده عریان با گوشوار و قرطهٔ دیبا شد

1 جز که هشیار حکیمان خبر از کار ندارند که فلک باز شکار است و همه خلق شکارند

2 نه عجب گر نبودشان خبر از چرخ و ز کارش کز حریصی و جهالت همه در خواب و خمارند

3 برزگاران جهانند و همه روز و همه شب بجز از معصیت و جور نه ورزند و نه کارند

4 چون درختان ببارند به دیدار ولیکن چون به کردار رسد یکسره بیدند و چنارند

1 خردمند را می چه گوید خرد؟ چه گویدش؟ گوید «حذر کن ز بد»

2 بدان وقت گوید همیش این سخن که‌ش از بد کنش جان و دل می‌رمد

3 خرد بد نفرمایدت کرد ازانک سرانجام بر بد کنش بد رسد

4 بر این قولت ای خواجه این بس گوا که جو کار جز جو همی ندرود

1 ای گشته جهان و خوانده دفتر بندیش ز کار خویش بهتر

2 این چرخ بلند را همی بین پر خاک و هوا و آب و آذر

3 یک گوهر تر و نام او بحر یک گوهر خشک و نام او بر

4 وین ابر به جهد خشک‌ها را زان جوهر تر همی کند تر

1 چند گردی گردم ای خیمهٔ بلند؟ چند تازی روز و شب همچون نوند؟

2 از پس خویشم کشیدی بر امید سالیان پنجاه و یا پنجاه و اند

3 مکر و ترفندت کنون از حد گذشت شرم‌دار اکنون، از این ترفند چند؟

4 مادر بسیار فرزندی ولیک خوار داریشان، همیشه کندمند

1 با خویشتن شمار کن ای هوشیار پیر تا بر تو نوبهار چه مایه گذشت و تیر

2 تا بر سرت نگشت بسی تیر و نوبهار چون پر زاغ بود سر و قامتت چو تیر

3 گر ماه تیر شیر نبارید از آسمان بر قیرگون سرت که فرو ریخته‌است شیر؟

4 ز اول چنانت بود گمان اندر این جهان کاریت جز که خور نه قلیل است و نه کثیر

آثار ناصرخسرو قبادیانی

30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی