30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی

1 ای حجت بسیار سخن، دفتر پیش آر وز نوک قلم در سخنهات فروبار

2 هر چند که بسیار و دراز است سخنهات چون خوب و خوش است آن نه دراز است نه بسیار

3 شاهی که عطاهاش گران است ستوده‌است هر چند شوی زیر عطاهاش گران‌بار

4 نو کن سخنی را که کهن شد به معانی چون خاک کهن را به بهار ابر گهربار

1 این زرد تن لاغر گل خوار سیه سار زرد است و نزار است و چنین باشد گل خوار

2 همواره سیه سرش ببرند از ایراک هم صورت مار است و ببرند سر مار

3 تا سرش نبری نکند قصد برفتن چون سرش بریدی برود سر به نگونسار

4 چون آتش زرد است و سیه سار ولیکن این زاب شود زنده و زاتش بمرد زار

1 ای خردمند و هنر پیشه و بیدار و بصیر کیست از خلق به نزدیک تو هشیار، و خطیر

2 گر خطیر آن بودی که‌ش دل و بازوی قوی است شیر بایستی بر خلق جهان جمله امیر

3 ور به مال اندر بودی هنر و فضل و خطر کوه شغنان ملکی بودی بیدار و بصیر

4 ور به خوبی در بودی خطر و بخت بلند سرو سالار جهان بودی خورشید منیر

1 نگه کن زده صف دو انبوه لشکر یکی را یکی ایستاده برابر

2 نه آن جای این را نه این جای آن را بگردند هردو به هردو صف اندر

3 به دو سوی صف دو برادر مبارز ابا هر یکی پنج فرزند در خور

4 رسولی شغب کو میان دو صف‌شان دوان زین برادر سوی آن برادر

1 نشنوده‌ای که دید یکی زیرک زردآلوی فگنده به کو اندر

2 چو یافتش مزه ترش و ناخوش وان مغز تلخ باز بدو اندر

3 گفتا که «هر چه بود به دلت اندر رنگت همی نمود به رو اندر»

1 ای تو را آروزی نعمت و ناز آز کرده عنان اسپ نیاز

2 عمرت از تو گریزد از پس آز تو همی تاز در نشیب و فراز

3 بر در بخت بد فرود آید هر که گیرد عنان مرکبش آز

4 چونکه سوی حصار خرسندی نستانی ز شاه آز جواز؟

1 ای زده تکیه بر بلند سریر بر سرت خز و زیر پای حریر

2 شاعر اندر مدیح گفته تو را که «امیرا هزار سال ممیر»

3 ملک را استوار کرده‌ستی به وزیری دبیر و با تدبیر

4 خلل از ملک چون شود زایل جز به رای وزیر و تیغ امیر؟

1 ای بستهٔ خود کرده دل خلق به ناموس ز اندیشه تو را رفته به هر جانب جاسوس

2 اثبات یقین تو به معقول چه سود است، چون نیست یقین نفی گمان تو به محسوس؟

3 تا چند سخن گوئی از حق و حقیقت؟ آب حیوان جوئی در چشمهٔ مطموس!

4 گر رای تو کفر است مکن پیدا ایمان ور جای تو دیر است مزن پنهان ناقوس

1 ای خوانده بسی علم و جهان گشته سراسر، تو بر زمی و از برت این چرخ مدور

2 این چرخ مدور چه خطر دارد زی تو چون بهرهٔ خود یافتی از دانش مضمر؟

3 تا کی تو به تن بر خوری از نعمت دنیا؟ یک چند به جان از نعم دانش برخور

4 بی سود بود هر چه خورد مردم در خواب بیدار شناسد مزهٔ منفعت و ضر

1 ای ذات تو ناشده مصور اثبات تو عقل کرده باور

2 اسم تو ز حد و رسم بیزار ذات تو ز نوع و جنس برتر

3 محمول نه‌ای چنانکه اعراض موضوع نه‌ای چنانکه جوهر

4 فعلت نه به قصد آمر خیر قولت نه به لفظ ناهی شر

آثار ناصرخسرو قبادیانی

30 اثر از قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی