کسی پر خانه دشتی از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 117
1. کسی پر خانه دشتی دید هرگز
نه دیوار و نه در بل پست و موجز؟
...
1. کسی پر خانه دشتی دید هرگز
نه دیوار و نه در بل پست و موجز؟
...
1. ای خداوند این کبود خراس
صد هزاران تو را ز بنده سپاس
...
1. ای بستهٔ خود کرده دل خلق به ناموس
ز اندیشه تو را رفته به هر جانب جاسوس
...
1. مرد را خوار چه دارد؟ تن خوش خوارش
چون تو را خوار کند چون نکنی خوارش ؟
...
1. ای متحیر شده در کار خویش
راست بنه بر خط پرگار خویش
...
1. پشتم قوی به فضل خدای است و طاعتش
تا دررسم مگر به رسول و شفاعتش
...
1. چه بود این چرخ گردان را که دیگر گشت سامانش؟
به بستان جامهٔ زربفت بدریدند خوبانش
...
1. نگذاشت خواهد ایدرش
بر رغم او صورت گرش
...
1. صعبتر عیب جهان سوی خرد چیست ؟ فناش
پیش این عیب سلیم است بلاها و عناش
...
1. چون گشت جهان را دگر احوال عیانیش؟
زیرا که بگسترد خزان راز نهانیش
...
1. گردش این گنبد و مکر و دهاش
گرد بر آرد همی از اولیاش
...